سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هوالمعشوق

پروردگاراآرامش راهمچون دانه های برف آرام وبی صدا به سرزمین قلب کسانی که برایم عزیزند بباران.آمین

روزها درحال سپری شدن هستند ومن هم در گذر این زمان حرکت می کن م این همان عمر من است که گاهی شاید عزیزباشد.  خواهرم حرف عجیبی گفت ((نمی دانم یک سال که می گذرد به عمرم یک سال اضافه میشود یاازعمرم کاسته می شود))اما دارد می گذرد چه خوب وچه بد

روزگار با همه ی سختی ها وشیرینی هایش می گذردگاهی آنقدر دلتنگ می شوی که دیگر زمین وزمان برایت مهم نیستند فقط به دنبال بهانه ای می گردی که دلتنگیت را پایان بخشی گاهی نمی دانی دلیل دلتنگیت کیست اما می خواهی بالاخره آن را پایان بخشی چون بار سنگینی که  روی قلب مرکز احساسات انسان می گذارددرداور است این دلتنگی باید به آرامشی برساند آرامشی از جنس نزدیکی به خدا

اما وقتی خدا را داری دلتنگیت کمتر وگاهی محو می شود

وقتی سر سجاده ی معشوق می نشینم می خواهم ازهمه چیز بگذرم تا بیشتر با اوباشم گاهی دل کندنم سخت میشود درقنوت نمازم ازاو می خواهم ((بگیردازمن همه ی انچه راکه اوراازمن می گیرد))

این روزها ازهمان روزهای دلتنگیم است روزهایی که نمی دانم دلتنگیم بهانه اش چیست اری دلم گرفته




تاریخ : یکشنبه 94/4/28 | 3:27 عصر | نویسنده : تنها خدا | نظر

  • paper | سبزک | تبلیغات متنی